جدول جو
جدول جو

معنی غلام بچه - جستجوی لغت در جدول جو

غلام بچه
پسرجوانی که به صورت خدمتکار در خانه ای کار کند، در دورۀ قاجار، پسر نابالغی که در حرم سرا کار می کرد
تصویری از غلام بچه
تصویر غلام بچه
فرهنگ فارسی عمید
غلام بچه
(غُ بَچْ چَ / چِ)
خانه شاگرد در خانه شاه و اعیان، پسران نابالغ که در حرم شاهان قاجار به کارهایی گماشته بودند مانند ایچ اغلان سرای سلاطین عثمانی. پیشخدمتهای خرد از خاندان اعیان و شاهزادگان که در اندرون و حرم خانه پادشاهان قاجار به خدمت اشتغال داشتند، کودک. ریدک. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه سازمان لغت نامه ذیل رندک). وصیف. (دهار)
لغت نامه دهخدا
غلام بچه
ریتک ریدک، خانه شاگرد
تصویری از غلام بچه
تصویر غلام بچه
فرهنگ لغت هوشیار
غلام بچه
((~. بَ چِ))
پسر نابالغ که در خانه بزرگان و شاهان قاجار خدمت می کردند، خانه شاگرد
تصویری از غلام بچه
تصویر غلام بچه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غُ)
حاکم سند که با دادن باج ولایت را از شر ’شاه درانی’ رهایی بخشید. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 77 شود
لغت نامه دهخدا
(غُ چَ / چِ)
غلام خرد. غلام کوچک. رجوع به غلام شود: ارسلان ارغوان را در مرو غلامچه ای کارد زد و بکشت. (راحهالصدور راوندی)
لغت نامه دهخدا
خانه شاگرد (در سرای بزرگان)، پسر نابالغ که در حرم شاهان قاجار به کارهایی گماشته بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلامچه
تصویر غلامچه
غلام کوچک غلام خرد. غلام کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
امردباز، بچه باز، ساده باز، شاهدباز
متضاد: دخترباز
فرهنگ واژه مترادف متضاد